اعتماد و اعتماد کردن به واقع همانند یک شمشیر دولبه است؛ به همان میزان که سبب تقویت، بهبود و پیشرفت در یک رابطه می شود، به همان اندازه هم می تواند مخرب، خطرناک و برهم زننده ی پایه ی روابط باشد. پس لازم است در باب اعتماد و اعتمادن کردن، به خوبی تحقیق شود. هر چند تحقیق در مورد اعتماد به مثابه تحقیق در خصوص یک هدف در حال حرکت می باشد؛ چرا که این مقوله (اعتماد) در طی دوره ای از روابط دچار تغییرات می شود. قبل از اینکه به مبحث اعتماد در زندگی مشترک بپردازیم توصیه می شود تا مقاله مهارت ارتباط موثر را نیز مطالعه فرمایید.
اعتماد یک مفهوم پیچیده است. اعتماد انتظار
حال بیایید به سراغ بررسی تاثیر اعتماد در زندگی برویم. برای آنکه آسایش و اطمینان در زندگی حاصل شود، همواره باید میان انسان ها یک کشش و گره وجود داشته باشد. به هر میزان که این گره، محکم تر باشد، روابط نیز پایدارتر خواهند بود.
بقای دوستیها، روابط خانوادگی و زندگی معمولی در اجتماع، در گروی حفظ گرهای است که اصلیترین و ابتداییترین گره برای اجتماعی شدن انسان است و اعتماد نام دارد. لازمه پیدا شدن محبت، عشق و علاقه بین انسانها، اعتماد است. بدون اعتماد، هیچگونه دوستی یا محبتی اتفاق نمیافتد. اعتماد در زندگی مشترک به چه معناست؟
اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد. اعتماد یعنی رسیدن به شناختی معمولی و معقول درباره ارتباط افراد و تعیین حدود و مرزها برای ایجاد ارتباط. پس اگر به دنبال مستحکم تر کردن روابط خود در زندگی هستید، باید بر روی موضوع افزایش اعتماد کار کنید.
اعتماد در زندگی، نقشی اساسی و پر رنگ دارد. و زیربنای شکل گیری زندگی مشترک می باشد و می تواند رابطه عاطفی بین زوجین را تحت تاثیر قرار دهد. گاهی اوقات برای برخی افراد شرایطی پیش آمده که یکبار که در هیاهوی زندگی با آدمهایی غیرقابل اعتماد روبرو شده باشند که بخاطر اعتماد کردن به آنها خسارات و صدمات جبرانناپذیری را تجربه کردهاند.
فرد سوءاستفادهگر ممکن است همسر سابق، یک دوست قدیمی، همکار و یا حتی یکی از اعضای خانوادهتان باشد که از اعتماد شما سوءاستفاده کرده و ضربه مهلک و رنجآوری را به زندگی و خودتان وارد کرده باشد. اعتماد کردن به دیگران بر کیفیت زندگی فرد تاثیر شگرفی میگذارد.
روانشناسان معتقدند اعتماد کردن به دیگران دارای شدت و درجات متفاوتی است و ازاینرو قرار نیست به همه کسانیکه در محیطهای اجتماعی مختلف با آنها سروکار دارید، اعتماد کامل داشته باشید. تاکید میشود در تعاملات و روابط خویش و همچنین برقراری روابط دوستانه با افرادی که به تازگی در زندگیتان راه یافتهاند؛ جانب احتیاط را نگه دارید تا کمتر آسیب ببینید.
اعتماد مهمترین درس زندگی، زمینهساز پیوند میان انسانها است و باید از دوران کودکی آموخته شود. این پیوند در بستر رابطه و تعاملات نوزاد با مادر شکل میگیرد و سپس کودک بر اساس یادگیری مشاهدهای و تعامل با سایر اعضای خانواده در جهت رشد و گسترش این خصیصه تلاش میکند.
چگونگی شکلگیری و یا عدم شکلگیری اعتماد نخستین بحرانی است که انسان در طول رشد خویش با آن روبرو میشود. تقابل میان اعتماد و بیاعتمادی منجر به ساخت دنیای درون روانی ایمن برای نوزاد میشود، بهگونهای که اگر نیازهای وی تامین شود، محیط، خانواده و جهان پیرامون او امن و قابل اعتماد خواهد بود و به این ترتیب احساس امنیت و اعتماد در وجود وی تثبیت میشود.
اما اگر نوزاد در گذار از این مرحله با شکست و ناکامی مواجه شود و نیازهای اولیه و حیاتی او به فوریت تامین نشود، احساس بیاعتمادی و ناایمنی در درون وی نهادینه میشود و بر این اساس هسته ساختار شخصیت او برای همیشه نامطمئن و بیمناک باقی میماند.
بسیار مشاهده شده که زوجهای جوان به جای تجدید عهد و جلب اعتماد همسرشان، در مواقعی برای تشخیص خیانت همسر خود، عجولانه تصمیماتی از روی هیجان میگیرند. این قبیل تصمیمات هیجانی، نتیجه ای جز افزایش بی اعتمادی آن هم بدون دلیل موجه، ندارد.
گذشته از عهدشکنی و روابط فرازناشویی موقعیتهای مختلف دیگری هم ممکن است بیاعتمادی را ایجاد کند. بیاعتمادی به هر دلیلی که میان شما و همسرتان ایجاد شده باشد، برای گذر از آن نیاز به تلاش مشترک هردوی شماست. البته کسی که موجب بیاعتمادی شده مسئولیت بیشتری دارد، اما این موضوع، توجیه خوبی برای منفعل بودن شما در رابطه نیست.
بنابراین طرفی که بیاعتمادی را ایجاد کرده باید مسئولیت را قبول کرده و برای نشان دادن حسن نیت خود و بهبود روابط عاطفی تلاش کند. در عین حال طرف مقابل هم باید در جهت اعتماد دوباره و همچنین حل تعارضات بین زوجین گام بردارد و تمام مسئولیت را به دیگری واگذار نکند.
اگر شما فردی هستید که بیاعتماد شدهاید، اول بررسی کنید که چه اتفاقی افتاده است. سعی کنید کل مسئله و ماجرا را به صورت شفاف بفهمید. سعی نکنید احساساتتان را سرکوب کنید یا خود را بیتفاوت نشان دهید. کاملا متوجه احساسات خود باشید و به خود زمان دهید و حرفهای همسرتان را بشنوید.
ببینید آیا از کاری که کرده پشیمان هست یا نه؟ قصد عذرخواهی دارد یا نه؟ و در واقع دغدغه اصلی شما باید این باشد که چگونه رابطه خراب شده را درست کنیم؟ اگر از شما عذرخواهی کرد، فکر کنید ببینید میتوانید بگذرید؟ این شمایید که باید تصمیم بگیرید. پس صبور باشید و صحبت کنید.
توقعاتتان را بیان کنید و بگویید در چه صورتی او را میبخشید و از این پس چه میخواهید؟ اگر مشکل شما حادتر است، مثلا خیانت رخ داده یا آسیبی که به شما وارد شده بیش ازحدی است که بتوانید بگذرید؛ بهتر است از فردی قابل اعتماد جهت تصمیم گیری مشورت بگیرید.
اما از آنجا که در چنین شرایطی احساسات بر شما غلبه میکنند نصیحتها کمترین تاثیر را خواهند داشت. مشاوران روانشناسی با آگاهی از احساسات و هیجانات شما میتوانند با آموزش مهارت تصمیم گیری درست شما را برای گرفتن یک تصمیم گیری مناسب هدایت کنند.
هر زمان مردم درگیر مسائل و مصاعبی همچون خیانت ، حسادت و این قبیل موضوعات باشند، با کمی بررسی متوجه می شویم که ریشه ی همه ی این اتفاقات لکه دار شدن اعتماد در زندگی است. زمانی که اعتماد در زندگی از بین می رود، تهدیدها، مبارزات احساسی و قضاوت کردن های گاه و بی گاه آغاز می شود.
این قضاوت های به معنای آن است که ما دیگر حرف ها و نظرات طرف مقابل را قبول نداریم. از آنجا که اعتماد در زندگی مشترک باعث ایجاد امنیت می شود، زمانی که اعتماد وجود نداشته باشد، رابطه هم سخت می شود. اگر رابطه شما پر از درگیری باشد، وقت آن است که به درون خود نگاه کنید، زیرا کارهایی که شما انجام می دهید بر این اعتماد تاثیر می گذارد.
در موسسه هنر زنانگی و زندگی فاطمه پیوسی قصد داریم که به خوبی این موضوع را پوشش دهیم و در خصوص آن اطلاع رسانی های لازم را انجام دهیم. هیچوقت این جمله را فراموش نکنید که اعتماد در رابطه عاشقانه مهمتر از عشق است. به همین خاطر تاکید می شود که اهمیت مشاوره پیش از ازدواج را فراموش نکنید. برای دریافت مشاوره می توانید با ما در تماس باشید.